سؤالی که درباره دشمنان حضرت سیدالشهداء(ع) ذهن همه ما را به خود مشغول میکند، این است که چه شد آنها در مقابل امام حسین(ع) ایستادند[...]
سؤالی که درباره دشمنان حضرت سیدالشهداء(ع) ذهن همه ما را به خود مشغول میکند، این است که چه شد آنها در مقابل امام حسین(ع) ایستادند و آن فجایع را رقم زدند؟! این پرسشی نیست که پاسخش ناممکن باشد. دلایل گوناگونی بود که مسلمانان را از امامشان دور کرد و متأسفانه در مقابل او قرار داد تا جاییکه نصایح امام(ع) در آنها اثر نکرد. هنگامی که سفارش مکرر پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) در توجه به قرآن را میبینیم، ملاکی بهدست ما میآید و آن، این است که باید دینمان را منطبق بر قرآن کنیم و اداره امور خود را به قرآن و سنت بسپاریم. دشمنان امام حسین(ع) کسانی نبودند که هنگام تردید در صحت اعمال و اندیشه خود به قرآن مراجعه کنند و آن را با قرآن تطبیق دهند. با آنکه آنها در زمان حیات ظاهری پیامبر(ص) و ائمه معصوم(ع) بودند و ایشان را درک کردند و میتوانستند از سرچشمه اصلی معارف خود را تربیت کنند، اینکار را انجام ندادند؛ زیرا ملاک آنها قرآن نبود. دقیقاً در مقابل این حال و وضعیت مسلمانان آن زمان، حضرات معصومین(ع) بودند که دائماً حال خود و دین خود را با دستورات و معارف قرآن کریم تطبیق میدادند و طبق خواست خداوند در قرآن عمل میکردند. دلیل آن هم مشخص است و آن اینکه قرآن تحریف نشده و نمیشود و خداوند خودش محافظ قرآن است: «همانا ما قرآن را نازل کردیم، و یقیناً ما نگهبان آن [از تحریف و زوال] هستیم.»(حجر/9) در حالیکه در سنت و سیره میتوان تحریف ایجاد کرد. بنابراین ملاک قرار دادن قرآن میتواند ما را از تحریفهایی که آن زمان از سوی کاتبان جاعل و حدیثسازان دروغین ایجاد شد، نجات دهد. پس یکی از مهمترین دلایل انحراف مسلماننماهای صحنه عاشورا و شهرهای اسلامی که نتوانستند امام حسین(ع) را بفهمند و پیام او را درک کنند، دوری از قرآن و رجوع نکردن به آن برای پیدا کردن راه صحیح بود. امام حسین(ع) در طول حیات ظاهری تمام اعمال خود را مطابق قرآن قرار داد تا جاییکه اگر بنا باشد قرآن را در یک انسان به صورت زنده ببینیم، میتوانیم به ایشان و حضرات معصومین(ع) مراجعه کنیم و به عکس اگر بخواهیم ائمه(ع) را در قالب کلمات و جملات ببینیم ،کافی است به قرآن مراجعه کنیم.
هر سال در ایام محرم بحثهایی در مورد انحراف در ماجرای کربلا و روز عاشورا و عزاداری ایام محرم بهوجود میآید. طبیعی است که وقتی معاویه را عامل جعل حدیث برای تغییر حال مسلمانان میبینیم، معاویههای هر زمان را هم میتوانیم در همین حال ببینیم. پس تحریف وجود دارد؛ اما باید با آن مقابله کرد. در این حالت باید هر آنچه میشنویم، با قرآن تطبیق دهیم و به اصیل بودن یا نبودن سخنان، نقلها و رفتارها در این ایام و دیگر ایام سال و در همه حال، پی ببریم. مثالهای فراوانی در این مورد وجود دارد که باید در تطبیق آن با قرآن صحتش را فهمید. البته اینکار وظیفه علمای دین است؛ ولی همه ما میتوانیم با شناخت مفاهیم اصیل دینی و قرآنی در مقابل هرگونه تحریف و بدعت بایستیم.